کد مطلب:88668 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:1486

فوائد ذکر











1- ذكر، كلید نیكو شدن قلب است- مولی فرمودند: «اصل صلاح القلب اشتغاله بذكر الله، اصل و ریشه نیكو شدن قلب مشغول بودن آن به یاد خداست».[1].

در جای دیگر فرمودند. مداومه الذكر قوت الارواح و مفتاح الصلاح، دوام ذكر و یاد حق طعام و غذای روحها و كلید نیكوئی است».[2].

2- ذكر، حیات قلبهاست. مولی علی (ع) فرمودند: «فی الذكر حیاه القا.

[صفحه 430]

در یاد خداوند حیات و زندگی قلبهاست»[3] رسول گرامی نیز فرمودند: «بذكر الله تحیی القلوب و بنسیانه موتها، به یاد خدا قلبها زنده می شود و به فراموشی از یاد خدا می میرند.[4].

3- ذكر، غذای نفوس است، مولی فرمودند: «ذكر الله قوت النفوس و مجالسه المحبوب، یاد خدا غذای نفوس و همنشینی محبوب است).[5] در جای دیگر فرمودند: «مداومه الذكر قوت الارواح، دوام ذكر غذای روحهاست».[6].

4- ذكر، نور قلبهاست، مولی فرمودند: «علیك بذكر الله فانه نور القلوب، بر تو است یاد خداوند، زیرا آن نور قلبهاست».[7] در جای دیگر فرمودند: «ثمره الذكر استناره القلوب، فائده و میوه ذكر نورانیت قلبهاست».[8].

5- ذكر برطرف كننده ی زنگار قلبهاست.

علی (ع) فرمودند «ان الله سبحانه جعل، الذكر جلاء للقلوب تسمع به بعد الوقره و تبصر به بعد العشوه و تنقاد به بعد المعانده...، خداوند یاد خود را جلا دهنده ی قلبها قرار داد، (بعد از برطرف شدن زنگار غفلت) با ذكر حق قلبها می شنوند، بعد از اینكه گوش آنها سنگین بود و می بینند بعد از اینكه خوب نمی دیدند و رام می شوند بعد از اینكه عناد می ورزیدند...».[9].

6- ذكر شفاء قلبهاست: رسول گرامی فرمودند: «ذكر الله شفاء القلوب»[10] و در

[صفحه 431]

دعای كمیل مولی است: «یا من اسمه دواء و ذكره شفا، ای كسی كه اسم او دواء و یادش شفا است»[11].

در جای دیگر رسول گرامی می فرمایند: «بر شما است كه به یاد خدا باشید كه شفاء است و بپرهیزید از یاد كردن مردم و (دلبستن به آنها) كه مرض و بیماری است»[12].

7- ذكر كلید انس است- مولی فرمودند «الذكر مفتاح الانس»[13] در جای دیگر فرمودند: هنگامی كه دیدی خداوند تو را با یاد خود مانوس می كند، تو را دوست داشته است هنگامی كه دیدی خداوند تو را به مخلوق و خلقش مانوس می كند و تو را از یاد خودش به وحشت می اندازد تو را دشمن داشته است.[14].

8- ذكر دور كننده ی شیطان است مولی فرمودند: «ذكر الله مطرده الشیطان، یاد خداوند دور كننده و طرد كننده ی شیطان است».[15] در جای دیگر فرمودند: «ذكر الله راس مال كل مومن و ربحه السلامه من الشیطان، یاد خداوند سرمایه ی هر مومن و سود آن سلامتی از شیطان است».[16].

9- ذكر امان از نفاق و دوروئی است، در ضمن بحث گذشت كه منافقین با خدا خدعه می كنند و «لا یذكرون الله الا قلیلا»[17]، یاد خداوند نمی كنند یا بسیار كم می كنند، ولی از آنها پذیرفته نیست. مولی نیز می فرمایند: «من اكثر ذكر الله فقد بری ء

[صفحه 432]

من النفاق، كسی كه یاد خدا را زیاد كند از نفاق دور می شود و از آن در امان است».[18]. »

10- ذكر باعث محبت به خدا می شود- رسول گرامی اسلام فرمودند: «من اكثر ذكر الله احبه، كسی كه یاد خدا را زیاد كند، او را دوست دارد (زیرا یاد كردن محبوب از روی محبت است و زیاد كردن یاد او بر محبت می افزاید).[19]. »

11- ذكر مایه ی مصون بودن از اشتباه و خطاست. رسول گرامی فرمودند خداوند سبحان می فرماید «وقتی دانستم در اكثر مواقع بنده من، مشغول به من و ذكر من است درخواست و او را به خود بیشتر مشغول می كنم و وقتی بنده ای چنین شد اگر بخواهد بین او و بین خطای او مانع می شوم، آنها اولیاء حقیقی من هستند، آنها قهرمانان حقیقی هستند...»[20].

12- ذكر اطمینان و آرامش قلبهاست... قرآن می فرماید «الا بذكر الله تطمئن القلوب»[21] مولی نیز می فرمایند: «ذكر الله جلاء الصدور و طمانینه القلوب، یاد خدا جلاء سینه ها و آرامش قلبهاست»[22] در مناجات ذاكرین امام سجاد (ع) می فرمایند: «فلا تطمئن القلوب الا بذكراك، قلوب آرامش نمی یابند مگر به یاد تو»[23] در مناجات عارفین نیز می فرمایند: «الهی فاجعلنا من الذین توشحت (ترسخت) اشجار الشوق الیك فی حدائق صدورهم... و اطمانت بالرجوع الی رب الارباب انفسهم و تیقنت بالفوز و الفلاح ارواحهم، خدای من قرار بده ما را از كسانی كه درختهای شوق به سوی تو در باغهای سینه هایشان رسوخ كرده... و نفسهای آنها به رجوع به رب الارباب آرامش پیدا كرده و ارواح آنها به رستگاری و سعادت یقین پیدا كرده

[صفحه 433]

است».[24].

13- ذكر مایه ی شرح صدر است، مولی علی (ع) می فرمایند: «الذكر یشرح الصدر، یاد خدا موجب وسعت سینه و شرح صدر است (و از مشكلات استقبال كرده و ناراحت نمی شود)»[25].

مرحوم الهی در ذیل این دو فراز (ان كان فی الغافلین كتب فی الذاكرین و ان كان فی الذاكرین لم یكتب من الغافلین) چنین گوید:


اگر با غافلان یك عمر بنشست
بیاد روی جانان بود پیوست


و گر با ذاكران آمیخته جانش
نبد غافل ز یار مهربانش


كه نامش از وفاداران نگارند
به راه دین ز هشیاران نگارند

[صفحه 435]


صفحه 430، 431، 432، 433، 435.








    1. غررالحكم.
    2. غررالحكم.
    3. غررالحكم
    4. تنبیه الخواطر، صفحه 360.
    5. غررالحكم.
    6. غررالحكم.
    7. غررالحكم
    8. غررالحكم.
    9. بحار، جلد 69، صفحه 325- شرح ابن ابی الحدید، جلد 11، صفحه 177، خطبه 217.
    10. كنزالعمال، خبر 1751.
    11. اقبال الاعمال، صفحه 709.
    12. تنبیه الخواطر، صفحه 7.
    13. غررالحكم
    14. غررالحكم.
    15. غررالحكم
    16. غررالحكم.
    17. سوره ی نساء آیه ی 142.
    18. غررالحكم.
    19. بحار، جلد 93، صفحه 160.
    20. بحار،جلد 93، صفحه 162 و عده الداعی صفحه 235.
    21. سوره ی رعد، آیه 28.
    22. غررالحكم.
    23. بحار جلد 94 صفحه 151.
    24. بحار جلد 94، صفحه 150.
    25. غررالحكم (برای مطالعه بیشتر در مورد این ثمرات به روایات ثمرات ذكر در میزان الحكمه جلد 3 صفحه 417 تا 423 مراجعه فرمائید).